مدیریت استراتژیک نیروی انسانی

در این صفحه تحقیقات در اجزای مدیریت نیروی انسانی در سازمان ها می باشد

در این صفحه تحقیقات در اجزای مدیریت نیروی انسانی در سازمان ها می باشد

فرضیه توازن و فرضیه قضاوت اجتماعی

جمعه, ۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۳۴ ب.ظ

نظریه توازن اولین بار توسط هایدر[1] در سال 1958 مطرح شد، می‌توان در چارچوب این نظریه به مثلث‌های تشکیل شده در یک شبکه بسته به وزن یال‌های آن، انرژی نسبت داد. ایده نظریه توازن این است که برای یک جامعه که متشکل از افراد و روابط بین آن‌ها است اگر به کوچکترین گروه‌ها که افراد در آنان می‌توانند به طور مستقیم و غیر مستقیم بر یکدیگر اثر بگذارند توجه کنیم با گروه‌هایی 3 نفره مواجه می‌شویم که روابط بین آن‌ها می‌توانند دوستی و یا دشمنی باشد. بنابراین در یک جمع سه نفره، 4 حالت از روابط وجود دارد.

1- حالت نخست آن است که هر سه نفر دوست یک‌دیگر باشند. در این مثلث از روابط همه چیز خوب است! هر دو نفر دوست یک‌دیگر هستند و این جمع از لحاظ اجتماعی پایدار است. بنابراین به این مثلث یک مثلث متوازن گفته می‌شود. یالی که دوستی را نشان دهد، وزن مثبت دارد و یالی که دشمنی را نشان دهد وزنش منفی است. در این حالت هر سه یال وزنشان مثبت است.

2- حالت دوم آن است که هر سه نفر دشمن یک‌دیگر باشند! آن‌گاه هر لحظه ممکن است درگیری بین اعضا پیش آید و گروه دچار تغییر در وضعیت خود شود. بنابراین هایدر این مثلث‌ها را مثلث‌های نامتوازن نامید.

3- حالت دیگر آن است که در مثلث، یک دشمن مشترک وجود داشته باشد. یعنی بین دو نفر رابطه دوستی و بین آن دو نفر و شخص سوم رابطه دشمنی وجو داشته باشد. این مثلث متوازن است. با اینکه پایداری وضعیت این مثلث به اندازه حالت اول نیست ولی از آن‌جا که دشمن مشترک وجود دارد، این مثلث از روابط تمایلی به تغییر وضعیت خود ندارد چرا که هر تغییر رابطه سبب قرار گرفتن در حالت بدتری می‌شود.

4- حالت آخر، وضعیتی است که فقط یکی از روابط دشمنی باشد. این شبکه نامتوازن است. سه‌تایی را فرض کنید که مردی همسرش و مادرش را دوست دارد ولی مادر و همسرش با یک‌دیگر رابطه حسنه‌ای ندارند. این مثلث به وضوح نامتوازن است چرا که در این وضعیت فشاری بر روابط وجود دارد که برای متوازن شدن این سه‌تایی یا باید رابطه مادر و همسر (عروس خانواده) به دوستی تبدیل شود و سه‌تایی به حالت 1 برود یا اینکه مرد قید مادر یا همسرش را بزند و سه‌تایی را به حالت 3 تبدیل کند.

 

 

قضاوت اجتماعی ؛ به نثر دکتر جمشیدی

 

دکتر مهدی جمشیدی، جامعه شناس در این باره  می گوید: انسان موجودی است که همواره در حال قضاوت است. ما برای انجام فعالیت های زندگی خود ناگزیر از قضاوت هستیم تا به این طریق فعلی را انجام دهیم.  به این معنی که در کنش های زبانی، رفتاری و ذهنی بین گزینه های مختلف قضاوت می کنیم و یکی را به صورت آگاهانه، نیمه آگاهانه و یا ناخودآگاه ارایه می دهیم. البته  گاهی قضاوتی در ساحت فردی انجام می دهیم و دامنه آن در محدوده ارتباطی فردی محدود می شود - هرچند که به واسطه رسانه های نوین اجتماعی سطح تاثیرگذاری ساحت فردی گسترش یافته است - اما گاهی قضاوتی در ساحت جمعی داریم که دامنه آن نامحدود است و می تواند کلیت یک اجتماع را در بر بگیرد.  اما چیزی که اینجا اهمیت دارد قضاوت های درست و غلط است. قضاوت های درست و غلط تبعات مختلفی را برای انسان در بردارد. وقتی به کسی می گوییم قضاوتی نادرست داشته ای، بی گمان از وجه اخلاقی وی را مورد شماتت قرار داده ایم. یک قضاوت درست به میزان آگاهی ما نسبت به موضوعات ناشی می شود. هر چه ما به موضوعی احاطه بیشتری داشته باشیم و نسبت به واقعیت  مشرف تر باشیم قضاوتی صحیح تر خواهیم داشت و هر چه قضاوت ما به واقعیت نزدیک تر باشد علاوه بر تایید امر اخلاقی بر بازتولید فرهنگ صحیح اجتماعی نیز تاکید داشته ایم.

 

آیا متوجه تبعات سنگین قضاوت های اجتماعی خود هستیم؟

 

دکتر جمشیدی در ادامه با اشاره به تبعات سنگین قضاوت های بیشمار ما در ساحت اجتماعی می گوید: قضاوت های ما در افکار عمومی تاثیری عمیق می گذارد و با توجه به گسترش رسانه های اجتماعی جدید تاثیرات آنی و گاه مخرب از خود بروز می دهد. معمولا تاثیرات قضاوت های ما خود را در اتفاقات و موضوعات خاصی که در اجتماع اتفاق می افتد نشان می دهد. نمونه های مختلفی از این دست را در روزهای اخیر شاهد بوده ایم، اعم از حادثه پلاسکو، سیل در سیستان و بلوچستان و حادثه کولبرهایی که زیر بهمن گرفتار شدند.

 

دنیای کنونی ما دارای پیچیدگی خاصی است و کلمه ها و واژه ها به واسطه ابزار رسانه ای مجازی واجد تاثیرگذاری بر تمامی افراد جامعه است به همین جهت قضاوت های ما نیز از جهت اخلاق و مسئولیت اجتماعی دارای بار سنگینی است. زمانی که نسبت به یک واقعه اجتماعی یا یک حادثه خاص با اطلاعاتی اندک قضاوت می کنیم ممکن است موجی را به راه بیاندازیم که تبعاتی بس مخرب در زندگی خیل عظیمی از شهروندان داشته باشد. این نوع از قضاوت ها معمولا با مایه های احساسی و توجه نکردن به امر واقع و همچنین دوری از خرد آگاهانه به دست می آید که منجر به پدید آمدن ذهنیت منبع گریز می شود. در چنین شرایطی اولین داده اطلاعاتیِ جذاب و چالش برانگیز آخرین ورودی ذهن ما می شود و با تکیه بر آن قضاوتی کلی و به دور از انصاف انجام می دهیم. این قضاوت های سطحی رفته رفته کلیت فرهنگ عمومی را فرا می گیرند و جامعه را دچار نوعی آنمی و نارسایی می کنند که هر دم باید منتظر واقعه ای ناگوار باشد تا هیجانات نا معقول بر آن استوار شده تا چرخه ناقص این نوع فرهنگ را بازتولید کند.

 

خودشیفته ها در معرض قضاوت دیگران هستند

 

اما شکوفه شیبانی، کارشناس ارشد روانشناسی درباره خصوصیات ذهنی و روانی افرادی که بدون داشتن سرنخ های مطمئن از یک رخداد یا درباره یک فرد دست به قضاوت می زنند می گوید: متأسفانه این خصلت منفی در بسیاری از ما وجود دارد که  دست به داوری کردن می زنیم در صورتی که اولا در موقعیت آن داوری قرار نداریم و در ثانی ابزارها و شاخک های مورد نیاز در اختیار ما نیست. در هر حال به نظر می رسد افراد خودشیفته  راحت تر در معرض قضاوت دیگران قرار می گیرند، افرادی که حس می کنند به همه دانش ها و تخصص ها تسلط و اشراف کافی دارند بنابراین خود را محق می دانند  با قاطع ترین و یکسویه ترین جملات درباره یک رخداد دست به قضاوت بزنند. اما کسانی که از تعادل ذهنی و روانی برخوردارند اولا نیازی نمی بینند درباره هر رخدادی موضع گیری کنند - به خاطر این که آن ها می گویند من در معرض این قضاوت نیستم - و در ثانی اگر بخواهند درباره رویدادی دست به داوری بزنند، این داوری حتما با رعایت شرایط یک قضاوت درست خواهد بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۰۷
رحیم واسع لشکری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی